میثم محمدی در نشست نقد کتاب «هفت خان شستن» گفت: سختی نویسنده این نوع آثار آنجاست که باید این چشمانداز را داشته باشد که این کتابی که امروز مینویسم، سالها بعد منبعی برای نویسندگان خواهد بود.
به نقل از نامی نیوز، نشست نقد و بررسی کتاب «هفت خان شستن»؛ خاطرات طلاب فعال در تغسیل و تدفین اموات کرونایی با حضور زهرا سادات هاشمی، محقق و محمدجواد رحیمی، نویسنده کتاب و همچنین نجمه طرماح و هدی محمدی به عنوان منتقد در شیراز برگزار شد.
نجمه طرماح، نویسنده و منتقد ادبی، در ابتدای این نشست با بیان اینکه «هفت خان شستن»، کتاب تأثیرگذاری است، گفت: اگر از نگاه تاریخ شفاهی بخواهیم «هفت خان شستن» را بررسی کنیم، با اینکه کتاب، مضامین مختلفی را در موضوع تغسیل اموات کرونایی داشت، اما در فصلهای اول کتاب، متوجه علت این شیوه فصلبندی و عناوین نشدم تا اینکه مقداری جلوتر رفتم و متوجه شدم که چطور است و البته از این تفکیک مضامین خوشم آمد.
منبعی برای داستاننویسان
این منتقد با اشاره به لزوم معرفی کوتاه راویان تصریح کرد: در مستندنگاری، این ضرورت ایجاد میشود که یک معرفی اجمالی از راوی داشته باشیم. تصور کنید که یک نفر از اصفهان، این کتاب به دستش برسد یا بخواهد روی این موضوع کار کند و نیاز به یک منبع و مرجع داشته باشد و به این کتاب بربخورد، چطور میتواند اشخاص را پیدا و به آنها مراجعه کند؟!
طرماح یادآور شد: اگر نویسنده، خودش با راویان مصاحبه بگیرد و برخورد رو در رو داشته باشد بهتر میتواند لحنش را در کتاب بیاورد. اما مانند این کتاب اگر به هر دلیلی، نویسنده این شرایط را نداشته، میتواند مصاحبه را گوش کند و از آن صوت برای انتقال این حس کمک بگیرد.
وی در پاسخ به تذکر مجری کارشناس برنامه درباره اینکه کتاب «هفت خان شستن» خاطرات شفاهی است نه تاریخ شفاهی و ایرادات بر آن وارد نیست، توضیح داد: اگر خاطرات هم باشد، حداقل باید لحن روایت زنانه با لحن مردانه در کتاب فرق کند اما این تفاوت را نمیبینیم، یعنی تا به شاخصهها نرسیم متوجه نمیشویم. اگر بشود این تفکیک را انجام داد، مخاطب، بهتر میتواند ارتباط برقرار کند.
طرماح با اشاره به عدم گویاسازی شخصیتهای کتاب و لحن آنها تصریح کرد: روایتها را که میخوانیم فکر میکنیم انگار همه راویان، جوانهای 30 ساله هستند. من آخر کتاب فهمیدم که یکی از خانمهای راوی، تقریباً سن و سال مادر بقیه جهادگرها را داشته است. این را وقتی حدود 70-80 درصد خاطره را خواندیم، میفهمیم.
وی در ادامه با بیان اینکه یکی از نکات مثبت کتاب، احساس خوبی است که با خواندن بعضی از خاطرات و جزئیات میشود، گفت: این احساس که بعضی جاها خیلی خوب بیان شده، نمیدانم برگرفته از روایت راوی است یا برگرفته از قلم خوب نویسنده، انتظار داشتم در کل کتاب دیده بشود اما متأسفانه اینطور نیست.
نویسنده کتاب «سِرّ سَر» در ادامه با اشاره به برخی کلیگوییها در خاطرات اظهار داشت: اگر به جهت حفظ امانت در گفتار، کلیگویی شده یعنی تدوینگر نخواسته دست در مطالب ببرد، مصاحبهگر باید وارد بشود. سؤالات را گویاتر بپرسد و وارد جزئیات بشود، اینجا کوتاهی از راوی نیست، بلکه ما باید سؤالات بیشتری بپرسیم او را به چالش بکشیم.
وی تصریح کرد: انتخاب روایتها در کتابی که به صورت خاطرات مستقیم است، باید طوری باشد که روایتها مکمل یکدیگر باشند. بعضی از خاطرات، ضرورتی ندارند و اگر حذف بشود لطمهای به کار وارد نمیشود. از نکات مثبت کتاب، تلاش و همتی بود که در اوج سختی کار نشان داده میشد اما شاید بهتر میشد که عوامل کتاب، بیشتر وقت میگذاشتند و چکشکاری میکردند تا بعضی از کلمات و جملات، زیاد تکرار نشود.
میثم محمدی، مجریکارشناس این نشست نیز در سخنانی با اشاره به اقبال مخاطب عام به کتاب یادآور شد: وقتی من کتاب را به دوستان نویسنده، پیشنهاد دادم بخوانند، آنها هم میدانستند که این کتاب چه خوراک و منبع ارزشمندی است، منِ نویسنده هم خیلی چیزها را در مورد اتفاقات دوران کرونا نمیدانستم. یادم است زمانی که میخواستم داستانم را بنویسم، سوژهاش را از این کتاب انتخاب کردم. شاید خیلیها سراغ تاریخ شفاهی نروند مگر اینکه در حوزه خاص و ویژهای باشد؛ ولی اینطور کتابها باید باشند تا من نویسنده بتوانم با استفاده از آن به عنوان منبع، داستان بنویسم.
طرماح نیز در اینباره توضیحاتی داد و گفت: کتابهای تاریخ شفاهی، مرجع و منبع هستند اما اگر یک محقق و پژوهشگر بخواهد سراغ این کتاب برود، بعضی جاها به بنبست میرسد. کسی که میخواهد نویسنده مستندنگار باشد؛ یعنی هم بخواهد از شاخصها و المانهای داستانی استفاده کند و هم کارش مستند باشد، نیاز دارد که موارد مصاحبه را پیدا و رعایت کند. این ایراد به مصاحبهگرهای کتاب وارد نیست، آنها وظیفه خودشان را انجام دادند اما تدوینگر باید به این دقت کند. تدوینگر باید تکلیفش را با خودش روشن کند. آیا کار، خاطرات شفاهی است یا تاریخ شفاهی؟ همچنین اگر این کتاب با آن پیشنهادهایی که دادم، یعنی المانهای داستانی مانند اینکه لحن راوی مشخص باشد، فضا و اتمسفر موقعیت را خوب دربیاورد، بالتبع، کتاب، قویتر میشد و یک کار مستند داستانی خوب میشد که مخاطب عام، آن را میپذیرد، ما هم هدفمان همین است.
پایهگذاری ادبیات آینده
میثم محمدی نیز در بخش دیگری از نشست بیان کرد: سختی نگارنده این نوع کتابها از آنجا آغاز میشود که باید این چشمانداز را داشته باشد که این کتابی که امروز مینویسم، سالها بعد مثلا سال 1420 نویسندگان یا افرادی که میخواهند در مورد ایام کرونا بدانند به این کتاب، به عنوان منبع رجوع میکنند.
محمدی تأکید کرد: به طور کلی رُمان و هر چیزی حتی تحلیل نظری یک اپیدمی، واقعه تاریخی و یک بحران اجتماعی نیاز دارد که زمانی از آن بگذرد تا آن رمان یا آن تحلیل اجتماعی، قابل توجه و درخور بشود. من به همان اندازه که مخالف این هستم که در حال حاضر، تحلیل اجتماعی درباره مثلاً فضای مردم، نیروهای جهادی و مسائلی از این دست به طور دقیق در حد مکتوب و نه در حد گزارش نوشته و کتاب بشود، مخالف هستم که مثلاً رُمان در اینباره داشته باشیم یعنی مثلاً یک زمانی «عشق سالهای وبا» بوده الان عشق در زمان کرونا باشد، به همان اندازه که با این جنس کتابها برای نوشتن در حال حاضر مخالف هستم اتفاقاً تأکید و تشویق دارم روی نگارش هر چیزی که قرار است مستند باشد.
وی ادامه داد: من دوستان پرستار و بزرگان کادر درمان مقابله با کرونا را تشویق میکنم که اگر شده در حد دو- سه پاراگراف از روایت روزهایشان را بنویسند؛ یعنی هر کسی که در هر مقامی در این شرایط خاص، زندگیاش، دچار تغییر شده حتماً باید بنویسد، حتی خانمهای خانهدار و کسانی که الان با بچههایشان دارند کار میکنند مسائلی از این دست حتی خاطرات روزانه مانند اینکه الان کرونا موجب حضور دائمی الکل و مواد ضدعفونی کننده در خانه شده و مثل اینها باید مستند بشود، اینها امروز برایمان عادی است ولی 10-20سال دیگر این نوشتهها ارزشمند خواهد بود.
محمدی با اشاره به کار فعالان دفتر تاریخ شفاهی شیراز و یزد در جمعآوری خاطرات فعالان جهادی مبارزه با کرونا تصریح کرد: قطعاً این دوستان، کار بزرگی میکنند و ریشه غنا و قوت ادبیات داستانی ما در 30-40 سال آینده را پایهگذاری میکنند.
پدیدارشناسی در تاریخ شفاهی
هدی محمدی، دیگر منتفد این نشست نیز در ارتباطی مجازی گفت: تاریخ شفاهی، امروز در مقام مورخ است. مورخی که لحظه تاریخی را زندگی کرده و این لزوم هم از چند بُعد میآید. یکی از این موارد، رعایت جانب انصاف در نگارش تاریخ است. میگوییم فلان نگارنده، درباری بوده، طبیعی است که امکان دارد مثلا فلان مسئله و موضوعی که نوشته، چندان واقعی نباشد، به همین جهت، به نوشتههایی که از دل مردم برآمده، استناد میکنیم. جهتگیری مورخ قطعاً مهم است، چراکه در آینده ما را قضاوت میکنند.
این کارشناس رسانه و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: یک زمانی ما تاریخ شفاهی مثلاً فلان وزارتخانه را مطالعه میکنیم، ولی یک زمانی هم مثل همین کتاب، تاریخ شفاهی توده مردم را بررسی میکنیم. در علوم اجتماعی به این مورد، مردمنگاری میگوییم. در یک لایه زیرینتر، وظیفهای که اگر تاریخ شفاهی به آن دست پیدا بکند قطعاً به نقطه مقدسی رسیده و ارزشمندتر میشود، این است که به پدیدارشناسی برسیم.
وی ادامه داد: تصور کنید در سال 1430 نشستیم و با جامعهای طرف هستیم که 30سال قبل از ان، یک سری آدم به صورت جهادی میرفتند اموات را میشستند؛ در حالی که ممکن بوده خودشان بمیرند. تصویر این فضا برای جامعه سال 1430 ملموس نیست، برای دقیق شدن این مسائل، باید آن نیت و انگیزهها پدیدارشناسی بشود، قطعاً چنین کتابی در آینده، منبع خیلی مهمی خواهد بود، نگاه بنده درباره تاریخ شفاهی، آیندهنگری است.
این منتقد در ادامه سخنانش بیان کرد: در توصیفات، کتاب «هفت خان شستن» نمره قبولی میگیرد و فضاسازی خیلی خوبی دارد؛ ولی وقتی که به نقطه انگیزه میرسیم، مقداری، کلیشهای شده است. اینکه بتوانیم به انگیزه آدمها پی ببریم کار خیلی سختی است، اما یک روش پژوهشی جدی و ارزشمند در علوم اجتماعی به حساب میآید.
از پشتیبانی جنگ تا جهاد داوطلبانه برای مقابله با کرونا
زهراسادات هاشمی، از محققان کتاب «هفت خان شستن» نیز در بخشی از این نشست درباره روند مصاحبه با راویان کتاب توضیح داد: بخشی از مصاحبهها را آقای عظیمی زحمت کشیدند و بنده هم، بیشتر، مصاحبههای راویان خانم را انجام دادم، البته بخاطر مناسب نبودن غسالخانه برای مصاحبه، مجبور شدیم مصاحبهها را در دفتر تاریخ شفاهی شیراز بگیریم.
هاشمی با بیان اینکه پیش از شروع مصاحبهها، از اوایل فروردین سال گذشته، به دنبال سوژههای مختلف مرتبط با کرونا بودیم، یادآور شد: بیشتر دنبال سوژههایی بودیم که دامنه خاطرات متفاوتی داشته باشند مثلاً فقط در تولید ماسک نقش نداشته نباشد. به نوعی میدیدیم که این کارهای داوطلبانه مردم در مبارزه با کرونا، به نحوی، یادآوری دفاع مقدس و پشتیبانی مردمی جنگ است، از این جهت، بیشتر دنبال سوژهها و اتفاقاتی بودیم بتوانیم میان این دو، ارتباط و پیوند برقرار کنیم.
وی تصریح کرد: شروع جدی فعالیت سوژههای کتاب و غسل دادن اموات کرونایی از فروردین شروع شد، دیدیم که قضیه متفاوتی است و حرفهای زیادی است، به همین خاطر، این مسئله را به صورت عمیقتر پیگیری کردیم. تقریباً دو ماه و نیم طول کشید تا با این سوژهها مصاحبه کردیم.
در بخش دیگری از نشست، محمدجواد رحیمی، تدوینگر کتاب در ارتباطی مجازی، در سخنانی گفت: وقتی که بخواهید یک کتاب یا هر چیز دیگری را محک بزنید که چه ضعفی دارد و چه راهکارهایی داریم، یک مدل این است که مدتی کار را زمین بگذارید، بعد بیایید از ابتدا، دوباره کار را نگاه کنید. یک مدل هم این است که مثلاً کتاب را به چند نفر بدهیم، بخوانند و آنها که نسبت به محتوا عادت نکردند، نکات را بگویند. اما به دو دلیل، زمانی برای این کار نداشتیم، اول اینکه افرادی را نداشتیم وقت مطالعه دقیق داشته باشند، بعد اینکه بیایم چند هفته، کار را متوقف کنم و از اول، کتاب را بررسی کنم، این موضوع هم نمیشد؛ چراکه زمان محدودی داشتیم و باید کتاب را زودتر میرساندیم و هم میخواستیم زحمات بچهها زودتر به نتیجه برسد.
میخواستیم سختیها را نشان دهیم
وی درباره حجم روایتها و خاطرات راویان کتاب نیز گفت: به طور مثال، از دو ساعتی که با یک راوی مصاحبه داشتیم، شاید در نهایت، به پنج خاطره میرسیدیم، از طرف دیگر، یک خاطرهای 15صفحه میشد و یک خاطره هم دو خط، در این حالت هم شکل کار به هم میریخت، به همین خاطر، همه خاطرات را به صورت مینیمال آوردم و خاطرات بلند هم را تبدیل به چند خاطره کوتاه و یا خلاصه کردم.
رحیمی درباره تشابه محتوای برخی خاطرات کتاب یادآور شد: در سبک خاطرات مینیمال، لزومی ندارد که یک خاطره، مکمل خاطره دیگری باشد بلکه هر خاطرهای، مستقل از دیگری است، از این لحاظ نمیشود جاهایی را که با هم تداخل یا تشابه دارند، حذف کنیم، دلیل اصلی تکرار مشکلات کار راویان هم این بود که سختی کار برای مخاطب، بهتر نشان داده بشود.
میثم محمدی نیز در صحبتهای پایانی خود با اشاره به انتقال خوب حس مرگ و کرونا به مخاطب در کتاب تصریح کرد: این مسئله، کار را ارزشمند میکند. من این حس را در کتاب دیدم و این موضوع، هم به خاطر مصاحبهکنندههای کتاب و هم تدوینگر آن است. 20سال دیگر میفهمیم که این کار، چقدر کتاب خوبی است.
کتاب «هفت خان شستن»؛ در 200صفحه و با قیمت 25هزار تومان توسط انتشارات راه یار منتشر شده است.